احساس اینکه کسی در حال خواب شما را لمس می کند
![احساس اینکه کسی در حال خواب شما را لمس می کند](/wp-content/uploads/angel-numbers/1699/l30pg31ccj.jpg)
فهرست مطالب
پایان یک روز کاری خسته کننده. سرمان را روی بالش می گذاریم و در یک شب آرام و آرامش کامل، چه جسمی و چه روحی، غرق می شویم. یا اینطور فکر می کنیم. درست است که خواب عملکردهای ترمیمی دارد و برای زندگی ضروری است.
همچنین ببینید: 501 شماره فرشته - معنا و نماداما اگر فکر کنیم مانند خاموش و خاموش کردن سوئیچ است، نمیتوانیم اشتباه کنیم. در حالی که ما می خوابیم، ذهن و بدن ما به شدت مشغول انجام کارهای پشت وجدان است. و نتیجه همیشه خوشایند نیست.
اینجاست، از لحظه ای که چشمانمان را می بندیم، در طول یک خواب شبانه چه اتفاقی برای ما می افتد (یا می تواند برایمان بیفتد).
احساس شبیه بودن به کسی آیا هنگام خواب شما را لمس می کند - معنی
ما آرام می گیریم و به آرامی در تاریکی فرو می رویم. ماهیچه های ما شل می شوند، تنفس و نبض ما کند می شود و چشمان ما شروع به حرکت بسیار آهسته می کند.
مغز از امواج آلفا به امواج تتا لحن را تغییر می دهد. این فاز 1 خواب است، یک بی حسی خفیف که به صورت امواج می آید و می رود. هر گونه تداخل خارجی، مانند سر و صدا، می تواند ما را بیدار کند.
اما مزاحمت ها فقط از بیرون نمی آیند. ناگهان، در برزخ شیرین خواب، تلنگری در پاها ما را به شدت از خواب آلودگی بیرون می آورد.
اینها اسپاسمهای میوکلونیک هستند که اغلب با یک احساس آزاردهنده افتادن در فضای خالی همراه است که سعی میکنیم با یک ظاهر پریدن از آن اجتناب کنیم و به لگد زدن به فردی که در کنار ما میخوابد ترجمه میشود.
طبق طبقه بندی بین المللی ازاختلالات خواب (ICSD)، 60 تا 70 درصد از جمعیت از اسپاسم میوکلونیک رنج می برند، اما تا زمانی که مانع از خواب نشود، یک فرآیند طبیعی است. با این حال، معنای آن نامشخص است.
طبق یک نظریه، این بخشی از مغز است که مسئول بیداری است که تلاش می کند کنترل خود را از دست ندهد. یک فرضیه کنجکاو استدلال می کند که این یک بقایای تکاملی از زمانی است که در درختان می خوابیدیم و خطر افتادن روی زمین را داشتیم.
احساس افتادن یکی از توهمات هیپنوگوژیک است که در انتقال از آن تجربه می کنیم. بیداری برای خواب و که می تواند منوی متنوعی از احساسات بصری، شنوایی یا سایر احساسات را به ما ارائه دهد که همیشه خوشایند نیست.
یک شکل خاص همان چیزی است که عموماً به عنوان اثر تتریس شناخته می شود، اثری که به این ویدیو معتاد می شود. وقتی چشمانشان را بستند و مهرهها را دیدند، بازی آسیب دید.
همچنین ببینید: 314 شماره فرشته - معنا و نماد
جالب است که این اتفاق در بازیهای دیگر مانند شطرنج یا هر فعالیتی که اثر حسی شدیدی بر جای میگذارد نیز رخ میدهد. مانند اسکی یا قایقرانی.
یک تظاهرات توهمآمیز دیگر به شکل صدای قوی مانند انفجار، زنگ در، کوبیدن در، شلیک گلوله یا برخی غرشهای دیگر رخ میدهد.
در واقعیت، صدا فقط در ذهن ما وجود دارد، اگرچه نام این پدیده کاملاً اطمینان بخش نیست: سندرم انفجار سر.
روانشناس بالینی در دانشگاه ایالتی واشنگتن (ایالات متحده آمریکا) برایان شارپلساشاره می کند که هنوز تحقیقات کمی انجام شده است، اگرچه ارقام شیوع در حدود 10٪ یا بالاتر مورد بررسی قرار گرفته است.
یک مطالعه اخیر توسط شارپلز نشان داده است که نه تنها افراد بالای 50 سال همانطور که قبلاً تصور می شد، بلکه جوانان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. افراد.
همانطور که این متخصص به هافینگتون پست توضیح می دهد، این سندرم "از نظر جسمی بی ضرر است." شارپلس خاطرنشان میکند: «فقط زمانی مشکل ایجاد میشود که فردی به حدی از آن رنج ببرد که خواب او را تحت تأثیر قرار دهد، یا با داشتن یک قسمت ناراحت شود، یا به اشتباه فکر کند که اتفاقی جدی برایش میافتد.»
شارپلس خاطرنشان میکند. که گاهی اوقات صرفاً با اطلاع دادن به بیمار مبنی بر اینکه دلیلی برای نگرانی وجود ندارد ناپدید می شود. "در بیشتر موارد، فقط یک تجربه غیرعادی است که هر از گاهی اتفاق می افتد." طولانی ترین و نسبتا آرام؛ ما هوشیاری خود را نسبت به محیط اطراف خود از دست می دهیم، چشمانمان از حرکت باز می ایستد، ضربان قلب و تنفس ما آرام می شود، دمای بدن و فشار خون ما کاهش می یابد و ماهیچه های ما آرام می مانند.
مغز ما بدون خیال پردازی و توهم می افتد به پناهگاهی از امواج تتا آرام که تنها با چند شتاب به نام دوک و با پرش های ناگهانی به نام کمپلکس K قطع می شود. این خواب آرام تقریباً 50 درصد از کل چرخه را اشغال می کند. اینجا ما امن هستیم.
پس از یک دوره آرامفاز 2، یک ساعت پس از به خواب رفتن، وارد خواب عمیق می شویم، با جیره گاه گاه خروپف که در این دوره بیشتر است. در فاز 3 ما باتری ها را شارژ می کنیم، سیستم هورمونی دوباره تنظیم می شود و مغز ما در یک موج آهسته از امواج دلتا، گسترده و عمیق، تکان می خورد.
به نظر می رسد که در نهایت در آن استراحتگاه آرام فرو رفته ایم که از آن دشوار است. تا ما بیدار شویم و بقیه شب را آرام بخوابیم. هیچ چیز نمی تواند دور از حقیقت باشد: بدترین چیز هنوز در راه است. در اینجا منطقه ترجیحی پاراسومنیا، اختلالات خواب آغاز می شود.
اما این در مقایسه با احتمال نشستن ناگهانی در نیمه شب، عرق کردن و فریاد زدن وحشتناک بیش از یک آزار جزئی نیست.
آنها کابوس نیستند که در مراحل بعدی ظاهر می شوند، بلکه چیز بدتری هستند که به ویژه در دوران کودکی رخ می دهد و معمولاً در نوجوانی فروکش می کند: وحشت های شبانه. تا 5% از کودکان از آنها رنج می برند که در بزرگسالی به 1-2% کاهش می یابد.
طبق گفته دکتر سورش کوتاگال، متخصص مغز و اعصاب کودکان در مرکز پزشکی خواب مایو کلینیک (ایالات متحده آمریکا)، یک مطالعه بزرگ نشان داد. این که تا 80 درصد از کودکان ممکن است از یک پاراسومنیا منزوی رنج ببرند، و اگر این پدیده منزوی باشد، جای نگرانی نیست. به نظر می رسد آنها را نمی شناسد و پاسخ نمی دهدبه تلاش برای راحتی.
در این موارد چه باید کرد؟ کوتاگال دستورالعمل هایی را برای والدین به این روزنامه ارائه می دهد: «آنها باید سعی کنند آرامش خود را حفظ کنند، مطمئن شوند که کودک در محیطی قرار نگیرد که ممکن است آسیب ببیند، مثلاً نزدیک راه پله. وحشت دوره خود را طی می کند و معمولاً در چند دقیقه متوقف می شود.
هیچ دارو یا مداخله ای لازم نیست. در واقع، تلاش برای بیدار کردن کودک می تواند رفتار او را بدتر کند. "خوشبختانه، شایع ترین چیز این است که بچه ها چیزی در مورد قسمت صبح روز بعد به خاطر نمی آورند.
یک مورد مشابه راه رفتن در خواب است که کودکان را نیز بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد. خوابگردها در حالت هوشیاری تغییر یافته ای سرگردان هستند که در طی آن می توانند کارهای خیالی یا واقعی را انجام دهند، به سادگی باز کردن کشو یا به پیچیدگی تمیز کردن خانه.
موارد عجیبی توصیف شده است، مانند مواردی که مربوط به یک زن است. ارسال ایمیل، و بر اساس ICSD گزارش هایی از قتل و خودکشی در طول یک قسمت وجود دارد.
در حقیقت، این خود خوابگردها هستند که بیشتر در معرض خطر هستند، به خصوص زمانی که شروع به پخت و پز، بیرون رفتن یا رانندگی می کنند. . کوتاگال توصیه می کند سعی نکنید آنها را بیدار کنید، بلکه سعی کنید آنها را به محیطی هدایت کنید که در آن امن هستند.
در برخی موارد، خوابگرد فقط یک هدف ثابت دارد: رابطه جنسی. این نوع که سکسسومنیا نامیده میشود، عوارض آشکاری دارد، زیرا تجاوزات جنسی و تجاوز جنسیثبت شده است. یکی دیگر از موقعیتهای خاص خوابگردهایی است که دچار اختلال خوردن هستند و یخچال را غارت میکنند، غذای خام یا منجمد مصرف میکنند.
مضرات کمتری برای خود و دیگران دارند که خود را به صحبت کردن در خواب محدود میکنند. کارنامه او می تواند از غرغر کردن نامفهوم تا مثلاً روایت مسابقات فوتبال متفاوت باشد.
مورد آدام لنارد بریتانیایی در اینترنت بسیار محبوب بود که همسرش عباراتی را که شوهرش در آن به زبان می آورد ضبط کرده و حتی به تجارت تبدیل کرده است. رویاهای او: "قبل از گذراندن وقت با شما، پوستم را از تنم جدا می کردم و گوشت زنده ام را در سرکه غسل می دادم." و مغز ما دچار جنون می شود که نام مستعار این دوره را توجیه می کند: خواب متناقض. اما بیشتر با نام رسمی خود، فاز حرکت سریع چشم (MOR یا REM) شناخته می شود.
به قلمرو فانتزی خوش آمدید. رویاها وارد فاز REM / REM می شوند، اما همچنین کابوس ها. اینجا جایی است که بانک کوه ما را با اره برقی تعقیب می کند یا ما برهنه در قسطنطنیه قدم می زنیم.
ذهن به روی انواع تجسم های عجیب و غریب باز است، به قدری واضح که اگر محتوای جنسی داشته باشند، می توانند به ارگاسم ختم شوند. در دوران نوجوانی رایج است.
در واقع، رویاها آنقدر واقعی هستند که مغز باید ارتباط بدن را قطع کند تا از انجام تئاتر جلوگیری کند. در این مرحله ماماهیچه های ارادی فلج می شوند. اگر نه، اختلال رفتاری در خواب REM داریم.
طبق آکادمی پزشکی خواب ایالات متحده، این پدیده با راه رفتن در خواب تفاوت دارد زیرا معمولاً چشمها بسته است، رابطه جنسی یا غذای واقعی وجود ندارد و آزمودنیها این کار را انجام میدهند. معمولاً تخت را ترک نمی کنند. مگر اینکه، برای مثال، آنها این کار را برای "دریافت پاس تاچ داون برنده" یا برای فرار از مهاجم انجام دهند.
اما اگر عملکرد خشن باشد، ممکن است کسی صدمه ببیند. دکتر مایکل سیلبر، متخصص مغز و اعصاب در مرکز پزشکی خواب مایو کلینیک (ایالات متحده آمریکا)، اشاره می کند که 32 تا 76 درصد موارد منجر به آسیب شخصی می شود و در 11 درصد موارد نیاز به مراقبت های پزشکی است.
<0 سیلبر فهرست میکند: آسیب شامل پارگی، کبودی، شکستگی اندام و هماتوم ساب دورال (لخته شدن خون در سطح مغز) است. اما افراد آسیب دیده نه تنها می توانند به خود آسیب برسانند، بلکه می توانند به دیگران نیز آسیب برسانند: "64% از همبستگان گزارش می دهند که به طور ناخواسته مورد تعرض قرار گرفته اند و بسیاری از آنها آسیب را گزارش می دهند.احساس این که کسی در خواب شما را لمس می کند - نمادگرایی
0>من میتوانم این احساس را بهعنوان قدرتبخش، محافظتکننده، پرورشدهنده، آرامبخش و بهسادگی غیرقابل توصیف توصیف کنم.
چنین ارتباطی تنها در صورتی میتواند به وجود بیاید که «شیمی» درست باشد، اگر بتوانیم یکدیگر را بو کنیم. معنای واقعی کلمه.
اعتماد به نفس در اینجا نیز نقش مهمی ایفا می کند، زیرا بسیاری از مردم در ابتدا با آغوش گرفتن از پشت ناآشنا هستند.
اما، اگرشما به یکدیگر اعتماد دارید، این نوع در آغوش گرفتن فوق العاده احساس امنیت و حتی محافظت می کند، زیرا احساس امنیت می دهد. با این حال، در برخی موارد، افرادی که در آغوش گرفته میشوند، احساس میکنند که تحت کنترل هستند زیرا آزادی حرکت آنها محدود شده است.
بازوهای فردی که در آغوش میگیرد دور کمر طرف مقابل پیچیده میشود.
بهویژه اهمیت دارد زیرا شما به کسی کمک می کنید که در شرایط سخت برای شما مهم است و برای کمک به شما وجود دارد. لمس بیانگر محبت، فداکاری و عشق است. آنها به ویژه از طریق توجه کار می کنند و برعکس، جلب توجه می کنند.
افراد به این شکل در آغوش می گیرند، به خصوص زمانی که جدایی طولانی مدت قریب الوقوع است، به عنوان مثال، قبل از یک سفر طولانی یا زمانی که بعد از مدت ها دوباره ملاقات می کنند.
کودک تازه متولد شده اندکی پس از زایمان بر روی شکم مادر قرار می گیرد که به سرعت آرام می شود. او هنوز هم در سال اول زندگی احساس میکند که با مادرش در هم آمیخته است.
لمس، مانند یک در آغوش گرفتن، برای رفاه یک فرد ضروری است. همانطور که در آغوش می گیریم، هورمون اکسی توسین را بیرون می ریزیم که سطح استرس ما را کاهش می دهد و در نتیجه درد و اضطراب را کاهش می دهد.
در آغوش گرفتن منظم نیز می تواند تأثیر مثبتی بر سلامت شما داشته باشد، سیستم ایمنی بدن شما را تقویت کند و فشار خون را کاهش دهد. .
نتیجه گیری
این دو عامل در آغوش گرفتن با هم کار می کنند. مردان نیز تمایل بیشتری به در آغوش کشیدن سمت چپ دارند، زیرا آغوش اغلب در بین مردان منفی دیده می شود، حتی اگر فقط از آغوش استفاده شود.به عنوان یک سلام کوتاه و خنثی.
روانشناسان نیز در این زمینه از ظهور اعتماد اساسی صحبت می کنند. کمبود در آغوش گرفتن می تواند شما را بیمار کند، همانطور که کمبود ویتامین ها نیز ممکن است. آنها شخصیت شما را تقویت می کنند و بنابراین در موقعیت های بحرانی به شما کمک می کنند.
طبق گفته ویرجینیا ساتر، خانواده درمانگر مشهور، دوازده بار در آغوش گرفتن خود در روز حداکثر ثبات را به شما می دهد و حتی به شما کمک می کند شخصیت خود را توسعه دهید.